بنام آنکه جان را فکر آموخت
دندانهایت را به هم می فشاری وناگهان جیغی می کشی:
خدا ذلیلت کنه،واگر هم خیلی ناراحتت کرده باشه:ادامه اش را اینطوری پی می گیریم::
الهی که زیر قطار بری ،خدا یا خبر مرگش رو همین امروز(فردا کمی دیره) برام بیاور، الهی که زیر کامیون (ببخشید:18 چرخ)بری!
بیچاره !کافیه که فقط یکی از این نفرین های برخاسته از عمق جان در حقّ او مستجاب بشه.(چی شود!!)آن وقت باید منتظر مراسم ختم و هفت و چهلمش و... باشیم،خدا رحمتش کنه!
ولی فردای همان روز که به در و دیوار خیره شده ای ،تا اطّلاعیه اش را پیدا کنی ،چشمهات خیره می شود وبه جای عکس اون مرحوم و یا مرحومه،خودش را می بینی!از تعجّب شاخ در میاری؛
و اینجاست که پی به ارزش این حدیث نبوی می بریم که فرموده اند::
::«من از خدا خواسته ام که نفرین دوست را در حقّ دوست مستجاب نکند»
حالا فهمیدی چرا اون بیچاره که شما دیروز برای مردنش اونهمه خدا رو صدا زدی و به بهانه اون دائم به یاد خدا بودی :هنوز زنده است؟!
ّپس بهتره که بیائیم و بجای نفرین برای همدیگه ، دعا را برای هم بیشتر کنیم و حتی در نهایت عصبانیّت خیلی می خواهیم عقده خالی کنیم اینطور بگوئیم:؛
خدا یا !گفتار واعمالشو درست کن تا اینقدر روی اعصاب ما راه نره
برای طرح سوالات خود در زمینه موضوعات قرانی روی اینجا کلیک کنید
به این وبلاگ مفید هم سری بزن